لایمکن الفرار از عشق

اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد

و مماتی ممات محمد و آل محمد (صل الله علیه و آله)

.

.

آیا دعایی قشنگ تر از این هست؟

یعنی میخواهم بگویم تا محمدوار زندگی نکنی، محمدگونه نخواهی مرد.



+ میگفت عید فطر، عید پاداش هاست

خداجان! جایزه ما اجابت این دعا در حق زندگی مان باشد؟

که اهل بیتی زندگی کنیم و اهل بیتی بمیریم؟

۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۱
مطهره

شب پایانی مــــاه رمضــــان امضـــــا کن

اربعیـــــن پای پیــــاده حــــرم ثــــــارالله



+ یا ایها الرئوف، السلطان...
دلمان را گره زده ایم لابه لای شبکه های نقره ای پنجره فولادتان، باشد که کرم نمایید و امسال اربعین راهی مان کنید تا بهشت، خدمت حضرت ارباب...
ما را که دست خالی برنمیگردانید جان دلم؟!

۲۶ تیر ۹۴ ، ۰۰:۵۶
مطهره


 

هزار اسم داری و من هر هزار را عاشقم!
جوری که هر بار مفاتیح برمیدارم و اسم هایت را زمزمه میکنم، از شوق لبریز میشم و پرواز میکنم تا آسمان ها 
همه ی اسماء ت قشنگ اند و انگار هر کدام را دقیقن برای یک لحظه ی خاص زندگی بنده هایت فرو فرستاده ای...
که یادش بیاوری: ببین! من خدای تو ام، خدایی که گره ی کار تو درست دست من است.
خود ِ من! مبادا نا امید شوی! مبادا سراغ دیگری بروی! مبادا غصه بخوری

مثلا آنجا که تو را با نام های زیبایت میخوانم:

یا دلیل المتحیرین ؛ حیران و سرگشته منم

یا صریخ المستصرخین ؛ از سر درد فریاد سرداده منم 

یا امان الخائفین ؛ ترسیده منم

یا راحم المساکین ؛ بیچاره منم

یا غافر المذنبین ؛ گناهکار منم

یا مجیب الدعوت المضطرین ؛ درمانده منم

یا کاشف کل مکروب ؛ گرفتار شده در غم منم

یا فارج کل مهموم ؛ اندوهگین منم

یا ناصر کل مخذول ؛ تنها و بی یاور منم

اما به نظرم اوج این اسم هایی که برایمان فرستادی این است:

یا ملجاء العاصین

که خودم میدانم چقدر عصیانگر و سرکش و گناهکارم، چقدر بنده ی خوبی نبوده ام برایت و چقدر حرف گوش نکرده ام. میدانم چقدر عاصی هستم.
اما همین یک اسم تو به من امید و انگیزه ادامه ی حیات میدهد!
چون ثابت میکند تو -باوجود همه ی بدی هایم- خدای من هم هستی.
همان بنده ی اذیت کار و سرکش و حرف گوش نکن و که گاهی از تو فرار میکند و خودت و خودش خوب میدانید هنگام گریختن جایی جز آغوش تو ندارد!
از تو به خودت فرار میکنم و پناه میاورم.
و تو چه خوب آغوشت را برایم گشوده ای و چه خوب پناهگاهی فراهم کرده ای.
من که جز تو کسی را ندارم...

ای پناه گاه امن عاصین...

۱۵ تیر ۹۴ ، ۱۳:۱۸
مطهره



+ تولدتان مبارک ای مادری ترین پسر فاطمه...

(این میلاد نیمه ی رمضان هم از آن روزهاست که اشک و بغض با شادی و سرور قاطی میشود، بس که نام مولای غریبمان یاد حضرت مادر را به خاطر می آورد)

۱۱ تیر ۹۴ ، ۱۳:۴۶
مطهره

افطاری چنینم آرزوست...


از حرم حضرت ارباب تا مقام حضرت صاحب

حرم حضرت شمس الشموس


+ یعنی ته مطلب این که آقا بطلب...

++ دقت شود به اون نون های عکس اول، آخ کربلا...

۳۱ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۳۰
مطهره

اولش فقط تردید بود و تردید و تردید.

بعدتر نگرانی بود و تردید و نگرانی.

دیشب اما، میان همهمه ها و صدای آقاسید که خطبه میخواند، انگار فقط آرامش بود و عشق و آرامش...

و صدای خدا بود انگار که میگفت: «جعل بینکم موده و رحمه» بروید خوشبخت باشید :)




۴ نظر ۲۹ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۳۹
مطهره

اهلا به قدومک یا رمضان :)




+ پارسال ماه رمضون خیلی ویژه ای داشتم، با یه عالمه حس و حال خوب و متفاوت.
روزه نمیگرفتم، تو تاریکی مطلق بودم همراه با یه عالمه نقطه های کوچیک نورانی رنگی پشت پلک هام.
و حسابی اشک میریختم و درد داشتم و دلم میخواست (مدینه) رو ببینم ولی نمیتونستم.
ماه رمضون امسال، حتما خیلی خاص تر و ویژه تر از پارسال خواهد بود، متفاوت ترین رمضون زندگیم...


++ انشاالله عسل باشه این ماه برای همه...

۲۷ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۵۲
مطهره

هوای حرم...

زده به سرم...

به عشق هوای تو در به درم...

خدای کرم...


۲۳ خرداد ۹۴ ، ۲۱:۲۹
مطهره

الله ولـــــی الــذیـــن آمنــــــوا یخرجهــــــم من الظلــــمات الی النــــــــور

ای خدای من! میشود ولی من شوی؟! میشود دستم را بگیری و از تاریکی ها به سوی نور ببری؟




+ بسم الله / بسم الله نور النور / بسم الله نور علی نور / بسم الله الذی هو مدبر الامور / بسم الله الذی خلق النور من النور / الحمد لله الذی خلق النور من النور


++ میشود نور و لبخند و آرامش بپاشی به زندگی ام؟ 
میشود به حق قطره های اشک سر مزار شهدای گمنام؟

۱۷ خرداد ۹۴ ، ۲۲:۲۳
مطهره

سلام! 

من میدانستم شما خییییلییییی خوب و مرد و عشقید، ولی نه این همه! 

میدانستم هوای رفیق را دارید، ولی نه این جوری!

میدانستم سر قول و قرارتان میمانید، ولی نه این قدر!

وای که شما چقدر عشقید!

اگر نبودید که خدا این طور دانه دانه گلچین تان نمیکرد برای خودش.

برادرهای شهیدم!

هنوز یک ماه نشده که آمدم زیارتتان و دعا کردم، چقدر زود این بار دونفری دعوتمان کردید!

به شما مدیونم اولین زیارت دو نفری مان را...

هوای زندگی مان را داشته باشد جانان :)


۱۵ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۲۳
مطهره