رو به قبله میشوم با دیدن عکس حرم...کربلایی کن مرا با جان من بازی نکن
جمعه, ۲۴ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۱ ق.ظ
الحمدلله که دوباره محرمت رو دیدم ...
همه شهر سیاه پوش شده...
جا به جا تکیه ای و هیاتی و بیرق های سیاه عزا و لیوان های یکبار مصرف چای و بوی اسفند و صدای مداحی...
پیرهن مشکی ها رو درآوردیم و اتو زدیم...
هدر وبلاگ و زنگ خور و آوای انتظار و والپیپیر گوشی مو عوض کردم...
به خودم گفتم بس کن مطهره این لجبازی تو!
بس کردم و میخام برم غرق بشم تو این شور و عشق فصل عزای حضرت ِ عشق
فهمیدم من آدم این لوس بازیا نیستم!
من آدم ِ بدون عشق ِ ارباب هیچم هستم
ای تمام جانم فدای این ارباب ِ مهربون...
*ما را نخرد شاید
اما به همه گفتیم:
ارباب کریم است و
دست بخرش خوب است...
۹۴/۰۷/۲۴