آدم منتظره بعد ازینکه حسابی گریه کرد و جونش دراومد , یه اتفاقی بیفته, یه چیزی درست شه یا حداقل تکونی بخوره . ولی خیلی دردآوره که با نهایت جونت گریه کنی و بعدش فقط ببینی همه چی همونجوریه که قبلن بود؛ چیزی عایدت نشه جز اینکه سر درد و چشم درد گرفتی و حالت بدتر شده . ینی گاهی حتی سبکتر هم نمیشی؛ فقط بدبخت تر میشی انگار! واسه همین آدم دلش نمی خواد گریه کنه . چون دوس داره گریه رو بذاره واسه یه وقتی که قراره چیزی یا احساسی بهتر شه . حداقل آدم اینجوری امیدش رو از دست نمیده.