عنوان ندارم!
چند تا کاره که اگه الان انجام نشه شاید هیچ وقت دیگه هم نشه. یا بهتره بگم چند تا چیزه که اگه الان در من اصلاح نشه احتمالا دیگه هرگز نمیشه...
من همیشه این مدلی بودم که هیچ چیز رو برای خودم اجبار نمیکردم، ینی به خاطر ندارم تا حالا خودم رو مجبور کرده باشم که کاری رو انجام بدم چون بنظرم همه چیز زمان داره، باید صبر کنی زمانش برسه اون وقت خودت مایل و حتی مشتاق به انجامش میشی. عادت بدی اگه بوده (که حتما بوده) و باید اصلاح میشده یا کار خوبی اگه بوده که بهتر بود انجام میشده... بنظرم مثل میوه رو درخت میمونه، ذات تنبل من میگه اگه زود بری سراغش هنوز کال و ترشه و اگه دیر بری لهیده شده و گنجیشکا نوکش زدن. حالا الان انگار برام زمان دو تا چیز رسیده که اگه الان نچینمشون بعدا دیگه هیچ وقت نمیچینم!
یکیش نماز اول وقته، که دقیقا الان احساس نیاز میکنم بهش بخاطر خودم و فرزندی که تربیتش نه یکی دو سال، که باید از بیست سال قبل تولدش آغاز میشده...
و کار دیگه یه نظم اساسی تو خانهداری مه. من با یه فاصله کوتاه بعد ازدواجم ترم جدید دانشگاهم شروع شد و منی که هنوز درست و حسابی راه نیفتاده بودم حالا دو تا مسئولیت مهم داشتم: درس و ادارهی خانه.
خب از یه طرف یه همسر خیلی سهلگیر و منصف داشتم که کار خونه رو وظیفهی من نمیدونست و تازه خودشم تا حد ممکن کمکحال بود، از یه طرفم یه رفیقعزیز که میگفت این جور شلختگیها و بینظمیها و به اصطلاح جا نیفتادن روال کارها تو سال اول زندگی مشترک طبیعیه و بعدا درست میشه و اون یه ذره عذاب وجدان منو هم از بین میبرد!
اما خب من شاید در ظاهر بی خیال بودم اما ذهنم همیشه درگیر نظم خانه داری و مدیریت امور خانه بود تا امروز که فهمیدم درگیری ذهن کافیه و دیگه نوبت عمله... اون یک سال اولی که دوستم آوانس داده بود هم رو به اتمامه و من اگه الان مدیریت خانه رو عملی نکنم، دیگه بعدا با وجود شرایطی که احتمالا سختتر خواهد شد هیچ وقت نخواهم کرد!
پس فعلا نیازمند یه برنامه درست و حسابی و یه یا علی مددی گفتن برای شروع کارم...
پ.ن: اگه ابتدا دعا یا کاری بلدید که تنبلی و میل به نشستن و هیچ کار نکردن و حالا بعدا گفتن رو از آدم دور میکنه به من هم یاد بدید.!
پ.ن۲: اگه راهکار یا تجربههایی دارید که باعث میشه خونه همیشه تمییز بمونه و غذا آماده رو گاز باشه و یک کلام امور خونه به خوبی مدیریت بشه بهم بگید.