منم تصمیم دارم منتها جرئت ندارم!
جمعه, ۲۳ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۱۶ ب.ظ
جدا از جذابیت فوق العاده ای که "بچه های نسبتا بد" برای من داره، یه چیزش خیلی ذهنم رو درگیر خودش میکنه.
اونم همزاد پنداری شدیدیه با کارکتر "سمیر" دارم!
اون جاش که میگه من همیشه کاملا خوب بودم، تا ته خوبی رفتم آخرش هیچ چی نبود،
حالا تصمیم دارم از این به بعد نسبتا بد باشم.
+آخه شما که نمیدونید، خودم میدونم که به طرز بدی همیشه خوب بودم تا الآن!
۹۳/۰۸/۲۳
اون جمله گوشه وبلاگت(خدا وبلاگ ها را میخواند)چیزی بود که نیاز داشتم بخونم انگار!نخندیا ولی اون جمله یه حس خاصی بهم داد،بیشتر از یه جمله کوتاه باهام حرف زد...