لایمکن الفرار از عشق

۱۳ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

پس از سالهای متمادی تلاش و زحمت بی وقفه و شبانه روزی، و بعد از گند زدن های بسیار و ملامت شدن های فراوان و هی بافتن و شکافتن و دوباه بافتن و شکافتن و باز هم بافتن و شکافتن (میتوان تا ده ها خط این عبارت را تکرار نمود) سرانجام، این بنده ی کمترین توفیق یافته و به فوز عظیم بافتن یک بلوز برای خویشتن نائل آمدم.

باشد که رستگار شویم :دی




+ کنکور، مث یه ماراتن نفس گیر میمونه. جوّ ش آدمو میگیره و آغازش میکنی بعد دیگه هیچ جوره نمیتونی ازش دست برداری، باید تا آخرش بری.
تازه الان دارم فکر میکنم چرا من بجای اینکه خودمو این همه اذیت کنم و درس بخونم و رتبه خوب بیارم و آخرش همچین دانشگاه و رشته ای قبول بشم، نرفتم تو این همه دانشگاه فنی و غیرانتفاعی و غیره که خدا رو شکر تو هر کوچه یه دونه باز شده هنر بخونم؟
من که هم علاقه م و هم استعدادم تو هنر بوده؟

الله اعلم...

۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۱:۵۸
مطهره

سواله واقعن برام؛

اینایی که هفت صبح خیلی شیک و تر و تمیز میان دانشگاه و هفت شب دقیقن همون جور شیک و تر تمییز برمیگردن، درحالی که مقنعه شون کج و کوله نشده، روژ لبشون خورده (!) نشده، زیر چشمشون سیاه نیست، دستاشون خودکاری نشده، کفشاشون تمییز و واکس خورده ست، پایین شلوارشون گلی نیست، مانتوشون چوروک نیست، چادرشون رو سرشونه نه دنبالشون رو زمین...

اینا واقعی ان؟!

یا ذکری دعایی چیزی بلدن؟!

خب به ما هم یاد بدن بعد دو تا کلاس عین سرباز از جنگ برگشته برنگردیم خونه!

۱ نظر ۱۱ آذر ۹۳ ، ۱۲:۲۱
مطهره

 

بهش فکر نکن،بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن، بهش فکر نکن....

۰۴ آذر ۹۳ ، ۲۳:۵۷
مطهره